من خودم فکر میکنم تفاوت باعث این موضوعه, یکی درک بیشتر از اطرافیان که یکی از دلایلش هوش بیشتره و دوم کشیده شدن به سمتی که برای همه معماست اما کسی نمیتونه چیزی در موردش بفهمه در واقع اون شخص میگه اون چیه که خیلی ها نمیتونن درموردش بفهمن پس من برم ببینم من میتونم بفهمم!
و چه چیزهایی در جهان ما کمتر درک شدن , کوچکترین ها و بزرگترین ها. پس باهوشترین ها هم به اون سمت کشیده میشن , در واقع بشر همیشه دنبال زندگی روزمره خودش هست و انسانهای معمولی به اون فکر میکنن و در همون پیشرفت میکنن اما انسانهایی مثل انیشتین با درک و هوش بالا تحمل روزمررگی و چیزهای عادی براشون سخت بوده و معنای چندانی نداشته همونقدر که لباسی تنش باشه و در خونه ای گرم زندگی کنه و نیازهای اولیه اش برطرف بشه براش کافی بوده و بقیه انرژی اون برای چیزهایی به مراتب بزرگتر مهیج تر صرف شد چیزهایی که شاید برای انسانهای عادی جالب نبوده و اونو گیج کننده میدونستن , در واقع این تفاوت دنیاهای اونا بوده.