به سامانه پرسش و پاسخ علمی دنوج خوش آمدید. با ثبت نام در سامانه و طرح پرسش جدید یا پاسخ به سوالات بی پاسخ کار را شروع کنید
سوالات علمی خود را می توانید در نسخه جدید دنوج مطرح نمایید. http://dnoj.ir/questions/
سامانه پرسش و پاسخ علمی دنوج پاسخ پرسش های علمی شما را می داند. شما در این سامانه سوالات علمی خود را در موضوعات مختلف علمی می پرسید, سپس کاربرانی که جواب سوال شما را می دانند در کوتاهترین زمان ممکن به سوال شما جواب می دهند. اینگونه هم شما که سوالی در ذهنتان شکل گرفته است به پاسخ سوال خود می رسید و هم دوستانتان که پاسخ سوالات شما را می دانند دانش خود را محک می زنند و با دیگر کاربران به اشتراک می گذارند.
سوالات,انتقدات و پیشنهادات خود درباره سامانه پرسش و پاسخ علمی دنوج را در این دسته مطرح کنید.

سفر به گذشته راحتتره یا سفر به آینده؟

+8 رای

سفر به گذشته راحتتره یا سفر به آینده؟ دلایلتونو بگین. خواهشا در مورد این سوال بیشتر فک کنین؟

پرسیده شد 26 Jan 2014 در نسبیت عام توسط آرش محمدی بلبان آباد (14,950 امتیاز)
بازنگری شد 26 Jan 2014 توسط آرش محمدی بلبان آباد

منظور از گذشته ی آخری آينده ست؟

ببخشید بله درست شد

پاسخ شما را در کتابی بسیار قدیمی به نام نسبیت و کیهان شناسی مشاهده کردم. ان شاء الله در فرصتی مناسب، بخش های مهم آن را برایتان تایپ خواهم کرد.

6 پاسخ

+8 رای
 
بهترین پاسخ

خواهشا با دقت بخانید خیلی زحمت کشیدم تا تایپ کردمش.:
من نمیتونم بگم که جوابتون اشتباس ولی خوب مخالف با نظر منه شاید فک کنین که گذشته به هر حال اتفاق افتاده اما آینده نیومده و با این استدلال بگین که پس رفتن به گذشته آسونتر باشه اما تمام داستان این طور نیست من مشکلات وتناقض هایو که تو هر دو راه هستش میگم سپس نتیجه میگیریم :
سفر به آینده: شاید بگید سفر به آـینده خیلی سخته ودلیلتون این باشه که وقتی از اینده سخن میگیم یعنی زمانی که فرانرسیده پس چطور ممکنه بتونیم به انجا بریم واگر هم بریم دیگر خاصییت اینده بودنشو از دست میده اما سفر به گذشته رو با این استدلال که چون بالاخره اتفاق افتاده است رو راحتتر بنگارید اما این یک اشتباه بزرگه چرا؟
منظور از سفر به آینده چیز دیگه ای است ابتدالازم است نظریه نسبیت اینشتین را در مورد زمان بدانیم وسپس به موضوع باز گردیم طبق این نطریه اگر متحرکی با سرعت خاصی حرکت کنه زمان برای ان نسبت به جسمی که ثابته زمان کندتر میگذره خب علت این امر چیه علت اینه که زمان برخلاف تصور چیزی شخصی است و هر کسی با هر سرعتی زمان خاص خود را دارد واین بدلیل محدود بودن سرعت است یعنی سرعت در جهان ما یه حد خاصی داره واز ان بیشتر امکان نداره حال این چه ارتباطی به زمان داره، وقتی میگوییم سرعت دارای یک حد نهاییه یعنی بالاتر از اون امکان نداره در جهان ما نور سرعت نور را دارد یعنی 3000000ک ب ث حال من از شما میپرسم اگر این سرعت سرعت حد است وبالاتر از اون ممکن نیست ایا اگر ما باسرعتی خاص مثلا 5000ک ب ث از بطرف یه پرتو نور بیاییم وسرعت اون رو اندازه بگیریم پس باید سرعت ادازه گیری شده بیشتر از300000باشد اما چنین نیست بلکه همان 300000 بدست خواهد امد واین بدین معنیه که در طبیعت سرعت بیشتر از سرعت نور امکانپزیر نیست پس در این معما اگر سرعت قابل افزایش نیست پس چه اتفاقی میافته تا این تناقض برطرف بشه جواب این است که زمان باید برای متحرک متغییر باشه یعنی اگه با سرعت نور حرکت بکنیم زمان برای ما نسبت به جسم ساکن متوقف خواهد شد واگر با سرعتهای دیگر حرکت کنیم به نسبت،زمان کندتر میشه ینی ما وقتد که از مقابل یه پرتو نور از روبرویش رد میشدم (منظور بطرف پرتوه) وسرعت ما هیچ تاثیری در میزان اندازه گیری سرعت نور نداره پس زمان باید برای ما زودتر بگذره چون v=x/t
وزمان برای نور متوقف باشه در این صورت دیگه این جمله که سرعت نور سرعت حد و نهایت سرعتهاست مشکلی نخاهد داشت . پس تا اینجا فهمیدیم که زمان برای یک فرد متحرک کند میشه اما این نسبت به زمان یه جسم ثابته این در حالیه که خود فرد متحرک اصلا خبر ندارد، ضربان قلبش مثل قبلا میزند ثانیه شمار ساعتش مث قبلا حرکت میکنه اما اینها فقط براد خود شخص متحرک عادیه اما اگه فرد ساکنی که رو زمینه و از ضربان قلب او اگاهی داشته باشد ضربان قلب او را بسیار کند احساس میکنه ویا ثانیه شمار ساعت اون رو کند میبینه بصورتی که فاصله ی بین هر ضربان اورا مثلا به فاصله ی یک سال بسته به سرعت فرد متحرک احساس خاهد کرد اما همه چی برای خود فرد متحرک کاملا عادی است واصلا متوجه چیزی نمیشه وقتی برروی زمین براد فرد ساکن هزاران سال یا صدها سال میگذره براد فرد متحرک با سرعت بالا زمان بسدار کمی مثلا یک سال میگزرد پس سفر به اینده به معنی اهسته کردن زمان برای یه فرد متحرک باسرعت بالا نسبت به زمان افراد ساکن است بدین صورت که زمان بصورت عادی برای دو طرف میگذره یعنی برای افراد ساکن سریعتر گذشته و برای فرد متحرک بسیار کندتر پس در این صورت مث اینه که فرد متحرک به اینده افراد ساکن میره .
اما سفر به گذشته: برخلاف تصور عامه سفر به گذشته بسیار سختتر ه شاید بگین گذشته به هر حال اتفاق افتاده اما اینده نه
در سفر به اینده هر چه سرعت بیشتر میشد زمان کندتر میشد اما برای رفتن به گزشته راه دیگه ای میخواییم چون سرعت کمتر از صفر نداریم حالا فرض کنین که تونستیم به گذشته هم بریم در اینصورت تناقض زیر بوجود میاد ما میتونیم به تاریخ قبل از تولد خودمون بریم و خدای ناخاسته پدر خودمان را بکشیم یا از راه دیگه ای مانع بدنیا اومدن خودمون بشیم خب اما در صورتی که ما وجود داریم پس این یه تناقضه که فعلا راه چاره نداره پس شاید اصلا اجازه ی رفتن به گذشته رو نداریم اما همونطور که گفتم سفر به اینده تناقض غیر قابل حل که قاُیم به ذات نباشه رو بوجود نمیاره :با تشکر آرش محمدی

پاسخ داده شد 27 Jan 2014 توسط آرش محمدی بلبان آباد (14,950 امتیاز)
بازنگری شد 27 Jan 2014 توسط آرش محمدی بلبان آباد

اره این درست تره که سفر به آینده راحتتره

تشکر از اینکه با حوصله مطلبو خوندین

سفر به آینده انجام شده اونم توسط حضرت محمد(ص) که تونسته بره به آسمان هفتم حالا آسمان اول همون جاییه که ستاره ها و کهکشان ها هستن چه برسه به اسمان هفتم . خب اون باید رسیده باشه به سرعت نور که شاید سرعتی بالاتر هم ممکنه چون این فاصله به قدری زیاده که نمیشه در یه چشم به هم زدن بری و برگردی. یعنی این سفر به آینده انجام گرفته . حالا خودتون یه کم بهش فکر کنید.

مبحث خیلی خوب و جالبی رو مطرح کردید از جمله بحثهایی هست که بهش علاقه زیادی دارم , یعنی مبحث زمان و قبلا سعی کردم با سوالاتی مثل: چرا هر چقدر تند تر بریم کمتر پیر میشیم یا بحث جدایی فضا از زمان یا اثر جاذبه روی زمان توی سایت مطرح کنم اما باز خورد زیادی نداشته اما شما این مطلبو با این سوال خوب یادآوری کردید.
حالا من در مورد جواب سوال شما نظراتی دارم که میگم, شما گفتید رفتن به آینده راحتتره چون به نسبت جسم به سرعت میشه اونهارو در زمان جا به جا کرد مثلا مثال معروف پارادوکس دوقولوها که برادری در سن بیست سالگی با سرعت نور به فضا میره و بعد یک سال برمیگرده که حالا اون بیست و یک سالشه اما برادری که روی زمین بوده و سرعتی نداشته 90 سالشه , که حالا انگار برادری که به فضا رفته و برگشته الان در واقع داره آینده رو میبینه , یعنی آینده برادرش و کره زمین رو میبینه , این کاملا درسته و شکی درش نیست که این ساده ترین راه برای دیدن آینده است اما یه سوال پیش میاد پس آینده خودش چی! اون میتونه آینده اجسام کندتر از خودش رو ببینه اما آینده خودش و اجسام تند مثل خودش رو هرگز نمیتونه ببینه.
البته شاید راهی برای دیدن آینده خودش و جود نداشته باشه , مثلا بتونه به آینده بره و پیری خودش رو ببینه , میدونم به نظر مشکل و یا غیر ممکن میاد ولی وقتی حرف از سفر به آینده میشه این تصور وجود داره, یعنی وجود دو خط زمانی که یکیش خودشه که در زمان سفر میکنه و اون یکی خودشه که در زمان عادی مونده.
اما با این حال گفته های شما درسته که به این شکل میشه آینده اجسام کند رو دید.
و در مورد سرعت هم تصور کنید اگه بشه بر فرض محال با سرعت بالاتر از نور حرکت کرد در واقع وارد زمان منفی خواهیم شد , چون زمان در اون سرعت صفره و بیشتر از اون منفی میشه و این خودش نوعی سفر به آینده خود شخص خواهد شد.
و مطلب جدید اینکه دانشمندان جدیدا نظراتی در مورد سرعت بالاتر از نور دارن که البته نه جسمه نه انرژی معمولی که ما بشناسیم مثل نور , بلکه موج گرانشی هست که طبق محاسبات سرعتی به مراتب بیشتر از نور خواهد داشت و اگه اشتباه نکنم میتونه 14 میلیارد سال نوری رو در عرض 50 هزار سال طی کنه یعنی با سرعت 300.000 هزار برابر بیشتر از نور که میشه سرعت نور به توان 2 یعنی همون C².
قبلا در مورد تابش یا همون موج گرانشی یه سوال مطرح کردم و احتمالا انرژی بسیار غیر عادی اونو به وجود میاره یعنی انرژی تاریک که حاصل برخورد سیاه چاله ها یا ستاره های نوترونی به همه.

بله دقیقا چیز درستی گفتین کاملا موافقم من این موضوع رو یادم رفت که سرعت بالاتر از نور باعث زمان منفی ورفتن به گدشته میشه من قبلا کاملا این موضوع رو قبول داشتم ولی اون موقع درک درستی از نسبیت نداشتم ولی الان شک دارم یعنی اگه سرعت به بیشتر از نور برسه اونوقت سرعت حد نهایت تو طبیعت اون میشه ینی باید به اون سرعت برسیم تا زمان متوقف بشه البته خیلی مطمن نیستم اینا فقط در حد گفته های یه آدم عادیه شک دارم

ما همه عادی هستیم کنجکاوی میتونه باعث یادگیری و درک بیشتر بشه و نهایتا باعث پیشرفت.
در مورد توقف زمان احتمالا همون سرعت نور مبداء باشه یعنی زمان در سرعت نور صفر میشه لااقل با محاسبات انیشتین که این طور بوده , در مورد تابش گرانشی احتمالا اون از زمان جلو میفته یعنی قواعد معمولی فیزیک رو میشکنه.
انیشتین خودش مثال جالبی در این مورد داره که میگه نور برای رسیدن از خورشید به ما 8 دقیقه توی راهه حالا اگه خورشید ما یکدفعه از بین بره ما تا 8 دقیقه بعدی نور اون رو به طور عادی دریافت خواهیم کرد اما گرانش اون نسبت به زمین در همون لحظه از بین رفته و قطع خواهد شد و زمین از مدارش خارج میشه این یعنی سرعت گرانش خیلی بیشتر از نوره.
من خودم هنوز شک دارم که وقتی زمان منفی میشه بشه به گذشته رفت چون شما فرض کنید, روی کره زمین سوار سفینه ای میشید و با سرعت دو برابر سرعت نور به مریخ میرید و اونجا میشینید و با دوربین کره زمین رو نگاه میکنید، به نظر خودتون چی میبینید! بله خودتون رو میبینید که دارید سوار سفینه میشید و میخواهید حرکت کنید. در واقع انگار شخص به طور فیزیکی در آینده شخصی خودش قرار داره.

بسیار جالب ممنون
در مورد قسمت اولتون اینو میتونم بگم که اینشتین تو معادلاتش سرعت نورو نهایت سرعتها میدونسته و مسلما اگه سرعتی بیشتر از اون میبود و او بهش پی میبرد نتیجه نظریه ش اینطور میشد که زمان هنگامی متوقف میشه که به اون سرعته برسیم
قسمت دوم)اینشتین خودش هم این اعتقادو داشت که تاثیر گرانش در فاصله های دور رو نباید با سرعت ویا حرکت اشتباه بگیریم بلکه این تاثیر بر فضا بلافاصله بعداز پدیدار شدن یا نابود شدن ماده بوجود میاد.
قسمت3)این تناقض ها همیشه در سفر به گذشته بوجود میان اما در سفر به اینده تناقض ها قابل قبول هستن.

خواهش میکنم.
انیشتین سرعت نور رو بله نهایت سرعت میدونسته اما از سرعت انتقال گرانش هم مطلع بوده و اونو به عنوان حرکت فرض نکرده , حتی شاید نشه اونو انرژی هم فرض کرد در واقع گرانش همونطور که توی بحث تابش گرانشی هم گفتم مثل موج روی آب منتقل میشه یعنی خود فضا هست که حرکت میکنه نه چیزی درون فضا.
اما در مورد اینکه اگه بشه با سرعت بالا تر از نور حرکت کرد به نظر میاد میشه آینده رو دید ولی یه سوال پیش میاد که پس زمان منفی چی میشه یعنی اگه سرعت نور زمان صفر باشه و هر چی جسم کند تر و ساکن باشه زمان بیشتری رو تجربه میکنه. پس باید به قول خودتون وقتی از سرعت نور رد بشیم باید به عقب برگردیم.

خوب به گفته انیشتین که من خیلی بهش اعتقاد دارم امکان سرعت بیشتر از نور وجود نداره وما داریم طبق نتایج این گفته ،یعنی تسبیت ،سخن میگیم واین اصل رو باید تا اخر قبول داشته باشیم یعنی این فکر رو که بتونیم با سرعت بیشتر از نور به گذشته بریمو از سر مون بیرون کنیم ودنبال راه دیگه ای بریم مثلا کرمچاله ها .

کرمچاله ها بحث جالبی خواهد بود , و نظرات زیادی در موردش هست , که بهتره جدا مطرح و بحث بشه.
در کل اینو میدونم کرمچاله ها روی کاغذ و با محاسبات ریاضی و فیزیک به دست اومدن و تا حالا بشر نمونه ای از اون رو ندیده , و حتی در صورت وجود شرایط خیلی سخت و پیچیده ای برای ورود به اون وجود داره , مثل انرژی بسیار زیاد و نوعی انرژی که ازش به عنوان انرژی منفی یاد میشه که فقط میدونم برعکس انرژی های موجود عمل میکنه مثلا باعث میشه اجسام برعکس حرکت کنن طبق نظریات دکتر میچیو کاکو باید با انرژی منفی وارد کرم چاله بشیم و اگرنه درون کرم چاله شکل ظاهری جسم تغییر خواهد کرد و به شکل رشته ای از اتمهای به هم چسبیده و دراز منتقل خواهد شد.
بهترین نظریه فعلا نظریه های نسبیت خاص و عام هستن که بهتر از هر چیزی مسائل فیزیک رو توضیح میدن.
انیشتین واقعا مرد بزرگی بود با درکی فراتر از درک دانشمندان معمولی , من توی سوال: علت اصلي ايجاد جاذبه در جسم چيست؟ سعی کردم اونو با نسبیت عام توضیح بدم. در کل وقتی وارد بحث نسبیت میشید دنیا عوض میشه.

دقیق وخوب گفتین
درسته کرمچاله ها راهرو هایی خیالیند ولی خب اینا در حد یه نظریه هستند وراهی هستن برای پدمودن فاصله های بسیار طولانی در مدتی کم وحتی ندز با سرعتی کم سیاهچاله ها بدین صورت عمل میکنن که دو نقطه از فضا زمان رو بهم متصل میکنند چون فضا زمان قابل تاکردن پیچ خوردن و کش امدنه مث یه پارچه حالا من بایه مثال این دو رو مقایسه میکنم در مثال پارچه فرض کنینکه شما بایه خودکار میخواین روی پارچه از یک نقطه تا نقطای دیگه یه خط بکشین ما میدونیم که اگه بشه بین تا خوردگیهای پارچه ینی تو فضای خالی خط بکشیم زودتر به نقطه دومیه میرسیم ولد اینو نمتونیم انجام بدیم ینی با خودکار نمیشه رو هوا خط کشید در مورد کرمچاله هم به همین صورته یتی ما میدونیم که اگه از فضای بین تا خوردگیها بریم زودتر میرسیم ولی هنوز نتونستیم

درسته, باید دید در آینده چی میشه آیا راهی پیدا میشه که زندگی بشر رو تغییر بده.

سلام.
توضیحاتتان بسیار زیبا و رسا بود. ممنون.

بله خانم فرا مرزی صد در صد موضوع هایی توی اسلام هستن که قطعا عقل بشری نمیتونه بهش دست پیدا بکنه

+6 رای

اگه بتونيم محدوده زمان رو بشکنيم فرقی نميکنه به آينده بری يا گذشته .اگه اين محدوده شکست بشه گذشته و حال و آينده معنایی ندارد

پاسخ داده شد 26 Jan 2014 توسط سروه فرامرزی اقدم (6,070 امتیاز)

این کاملا نمی تواند درست باشد.

مگه اینکه قانون واحدی رو پیدا کنیم

بنظرم نظر سروه فرامرزی اقدم از همه نظر ها بهتر هست فرقی بین گذشته و آینده وجود نداره وقتی تسلط بر زمان پیدا کردی زمان برا تو مثل یک دفتر میشه که می تونی برگه هاش و عقب ببری یا جلو و فرقی بین آینده و گذشته وجود نداره

شاید بهتر باشد که کمی علمی تر به این موضوع نگاه کنیم.

ممنون از این که نظریه منو قبول دارید.

+6 رای

سفر به گذشته باید راحتتر باشه , چون زمانیه که برای ما طی شده و میشه اونو به عقب برگردوند, شما در نظر بگیرید که دارید یک مطلب رو میخونید و با یک ضبط صوت معمولی صدای خودتون رو ضبط میکنید حالا شما میتونید نوار رو به عقب برگردونید و صدای خودتونو بشنوید اما آیا شما میتونید نوار رو به جلو بزنید و مطلبی که هنوز نخوندید رو بشنوید! من فکر میکنم اگه بشه در زمان حرکت کرد سفر به گذشته خیلی راحتتر خواهد بود تا رفتن به آینده که هنوز اتفاق نیفتاده.

پاسخ داده شد 27 Jan 2014 توسط zinter (8,600 امتیاز)

مفهوم آنچه که در بالا نوشتید، نمی تواند کاملا درست باشد،
اما مثال جالبی است.

+4 رای

به نطر من اگر امکان سفر در زمان وجود داشته باشه سفر به گذشته می تونه خیلی راحتر از آینده باشه چون ما تقریبا از گذشته ای که گذشته حداقل اطلاعاتی را داریم و با سفر به گذشته به موارد آنچنان ناشناخته و غریبی برخورد نخواهیم کرد که باعث ترس ,وحشت و غافلگیری ما شوند.
مثلا ما می دونیم که میلیون سال قبل دایناسور ها در کره زمین زندگی می کرند پس اگر بخواهیم به آن زمان باز گردیم حتما مواردی که برای حفظ جانمان نیاز داریم را فراهم می کنیم و کمتر در معرض خطر قرار می گیریم.
اما اگر بخواهیم به میلیون ها سال آینده سفر کنیم حتما سفر پر مخاطره و خطرناکی خواهیم داشت چونکه از آینده خبر آنچنانی نداریم و نمی توانیم بگوییم میلیون ها سال آینده چه بر سر زمین می آید, چه گونه های جانوری منقرض می شوند و چه گونه های جدیدی بوجود می آیند, آب و هوای زمین چگونه می شود و ...

پاسخ داده شد 26 Jan 2014 توسط سعید (32,140 امتیاز)
+4 رای

پاسخ شما، آقای محمدی، کاملا صحیح است و من نیز با آن موافق هستم. توضیحاتی را به آن می افزایم که در واقع سخنان شما را ریاضی وار تر تصدیق می کند. لطفا آن را با حوصله و درک کامل بخوانید؛ چرا که تایپ آن بسیار زمان برد.
ممنون.
برای شروع، انیشتین فرض کرد که: سرعت نور یک ثابت مطلق است. به عبارت دیگر، اهمیتی ندارد که چه کسی و چگونه سرعت نور را اندازه بگیرد و اهمیتی ندارد که کدام یک از ناظر یا منبع در حال حرکتند؛ و در هر حال، همیشه مقدار آن 300/000 KM/s (تقریبا) می باشد. این مطلب مستقیما با تجربه عادی ما از فضا و زمان مغایرت دارد. در نتیجه، ایده های ما در مورد فضا و زمان باید تصحیح شود. اولین تصحیحی که باید انجام شود این است که فضا و زمان دو مفهوم کاملا مجزا نیستند. به علاوه، بهتر است که زمان و فضا را به صورت یک سیستم چهار بعدی پیوسته در نظر بگیریم. یعنی این که بگوییم زمان را به عنوان بعد چهارم، به سه بعد فضایی معمولی اضافه کنیم (بالا و پایین، چپ و راست، جلو و عقب).
سال ها مفهوم فضا و زمان برای من مبهم بود و غیر قابل درک، تا آنکه بالاخره با راهنمایی یک دانشجو توانستم خطایم را در رابطه با درک آن بفهمم. متن زیر می تواند به درک بهتر آن کمک کند؛
برای واضح شدن آنچه که با معنی فضا- زمان است، به عنوان مثال یک سیستم ساده دو بعدی را مورد بررسی قرار می دهیم: تصور کنید هواپیمایی از ایران به طرف کانادا، با توقف های کوتاهی در کشور های ترکیه و یونان، در پرواز باشد. اگر ما نموداری رسم کنیم که در آن، فاصله طی شده در مقابل زمان رسم شود، نموداری از فضا- زمان دو بعدی داریم. با یک ساختمان مشابه، ما می توانیم یک سیستم سه بعدی یا حتی یک فضا- زمان چهار بعدی را تصور کنیم.(متاسفانه موفق به افزودن تصویر، برای درک بهتر نشدم.)
برای رسم نمودار فضا- زمان، فیزیکدان ها تشخیص داده اند که نمودار ها را به روش ویژه ای ترسم کنند. ما یک فضا زمان دو بعدی را مورد بررسی قرار می دهیم. ابتدا فرض کنید که x بعد فضا و t بعد زمان باشد. علاوه بر این نموداری از x برحسب t را چنان ترسیم می کنیم که پرتو های نور در امتداد خط 45 درجه باشند(یعنی نمودار های y=x و y=-x (فرضی) ).(لطفا نوشته ها را تصور یا حتی بر روی کاغذی ترسیم کنید.) البته این یک ساده کردن اختیاری است اما ثابت می شود که این کار فوق العاده راحت است.
نحوه ای که یک دانشمند، فضا- زمان دو بعدی را ترسیم می کند، طبق معمول زمان (t) را عمودی و فاصله (x) را افقی در نظر می گیریم. نمودار را به نحوی ترسیم می کنیم که پرتو های نور در امتداد خط های 45 درجه (نمودار y=x و y=-x) حرکت کنند و این کار به سادگی با انتخاب مقیاس صحیح محور ها صورت می گیرد: اگر یک سانتی متر در روی محور زمان، نشان دهنده ی یک ثانیه باشد، یک سانتیمتر در روی محور فاصله نشان دهنده ی 300/00 Km (فضا)خواهد بود. اگر مرکز نمودار را (در x=0 و t=0 ) ((اینجا)) و ((حال)) بنامیم، نمودارمان به سه منطقه تقسیم می شود.
در امتداد خطوط 45 درجه در فضا- زمان دو بعدی حرکت می کنند و پرتو های نور از نقطه ی t=0 و x=0 می گذرند که یک مخروط نوری را تعریف می کند.(لطفا برای مشاهده ی نمودرا مخروط نوری و درک بهتر آن به لینک روبرو مراجعه کنید:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/1/16/World_line.svg
)
در نتیجه فضا- زمان به سه ناحیه تقسیم خواهد شد: گذشته، آینده و ((جای دیگر))، که حال برابر با نقطه ی x=0 و t=0 خواهد بود.
برای درک بهتر(ریاضی):
سه نمودار y=x (از C تا D) که از مبدا مختصات بگذرد و y=2x (از E تا F ) و y=1/2x (از A تا B) را، در بازه هایی که مایلید محدود کنید، بر روی یک نمودار دو بعدی xوt رسم کنید که t محور عمودی و x محور افقی خواهد بود.
شما به راحتی می توانید از نقطه ی A به B بروید. زمان زیادی طول می کشد اما فاصله طی می شود و فاصله ی طی شده چندان زیاد نیست. برای رفتن از نقطه ی C به D ، در امتداد خط 45 درجه حرکت می کنید. برای انجام این کار باید با سرعت نور حرکت کنید. در حرکت از نقطه ی E به F فاصله زیادی در مدت زمان بسیار کوتاهی طی می شود، اما سرعت شما باید بزرگتر از سرعت نور باشد.
یکی از نتایج معروف نسبیت انیشتین این است که غیر ممکن است بتوانیم با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت کنیم. پس اگر نقطه ی x=0 ((اینجا)) و t=0 ((حالا)) بر روی نمودار باشد، واضح است که برای ناظران غیر ممکن است که چیزی درباره ی آن نواحی که به عنوان ((جای دیگر)) مشخص شده اند، بدانند. آن ها نمی توانند در ناحیه ی ((جای دیگر)) حرکت کنند؛ چون انجام آن به این معنا است که فضا پیمای آن ها باید سریع تر از سرعت نور حرکت کند. آن ها نمی توانند با کس دیگری در ناحیه ی ((جای دیگر)) ارتباط برقرار کنند؛ زیرا این بدان معنا است که علامتی را با سرعتی بیشتر از سرعت نور فرستاده و در یافت کنند. همچنین، ناظرین برای رسیدن به ((اینجا)) و ((حال))، باید از محلی که با علامت ((گذشته)) مشخص شده است بیایند؛ و جدا از این که در تلاش انجام چه کاری هستند، برای همیشه به مخروطی که ((آینده)) نام دارد، محدود خواهند بود.
این قسمت را دوباره توضیح نمی دهم؛ چرا که آقای محمدی بلبان آباد، به توضیح آن پرداخته اند.(در مورد یک ناظر ثابت و یک ناظر متحرک.)
طبق توضیحی که از بیان مجدد آن اجتناب شده، می توان درک کرد که حرکت با سرعتی بزرگتر از سرعت نور امکان ندارد.
طبق نموداری که در بالا به رسم آن پرداختیم، حرکت با سرعت منفی جود ندارد یعنی نمی توان نموداری را به صورت y=-x (مثالی تقریبی) رسم کرد که واقعی باشد. پس ((به گونه ای!!)) می توان گفت که سفر به گذشته نیز امکان پذیر نخواهد بود.

         برگرفته از کتاب: نسبیت و کیهان شناسی        نویسنده: ویلیام جی. کافمن
         مترجم:دکتر عدالتی- بهزاد قهرمان

ممنون که توضیح ها را با حوصله خواندید و پوزش بابت زیادی توضیحاتم؛ آرش اهل دل.

پاسخ داده شد 29 Jan 2014 توسط آرش اهل دل (7,750 امتیاز)

بسیار عالی بود در هر صورت من حتما یه بار دیگه با حوصله باید بخونمش بیشتر بعداز ظهرا دستم خالیه

شاید به علت طولانی بودن متن بالا، کسی برای خواندنش نباشد!!

کاملا موافقتم مامه آرش گیان.مثل همیشه عاشق این استدلالاتتم

هه ی به خیر بی به قوربانت بم کاک اوات گیان چاوم روشن .زورم پی خوش بو
البته کاربرا مخصوصا آقا سعید باید ببخشین این یه تیکه رو فقط کردی اومدم

0 رای

اینده سختر است.زیرا اینده هنوز اتفاق نیفتاده .البته فراموش نکنید
گذشته سخت تر است. زیرا سفر به گذشته نوعی پارادوکس است <<فکر کن بری گذشته باباتو بکشی ایا تو بعدا به وجود میای که بری باباتو بکشی؟پس بابات زنده میمونه پس تو به وجود میای میری گذشته و....>>. البته فراموش نکنید
اینده ساده تر است زیرا ما سافر اینده ایم اما فراموش نکنید
گذشته ساده تر است زیرا وقتی ستاره قطبی را میبینیم یک میلیون سال پیش را دیده ایم البته فراموش نکنید
هردو سخت است زیرا هیچ کس هنوز سفر نکرده
هردو ساده است زیرا اینده دارد میاید وگذشته در دفترچه خاطرات شما
این یه سوال کلیشه است و ابهام دار انرا تصحیح کنید

پاسخ داده شد 15 Jan 2016 توسط سینا مومنی (2,050 امتیاز)

پرسشهای مرتبط

+5 رای
1 پاسخ 745 بازدید
...