سخت است كه اولين فرد را پيدا كرد چون پيشينه زبان فارسي زياد است. این زبان، زبان کهنسال رایج روزگار هخامنشیان است که آن را پارسی باستان میخوانند. نمونهای از این زبان در نوشتههای پادشاهان این خاندان به خط میخی در دست است. در این نوشتهها کمابیش ششصد و اندی واژه (غیره مکرر) بکار رفتهاست. پس از پیدا شدن چند هزار لوحهٔ گلی در پایان سال ۱۳۱۲ خورشیدی در تخت جمشید به خط میخی عیلامی و زبان عیلامی، چند لغت پارسی باستان نیز در آن نوشتههای عیلامی بکار رفتهاست که از آنها میتوان به نامهای ۱۲ ماه خورشیدی که فقط ۹ تای آن در سنگنبشتهٔ داریوش در بیستون به ما رسیدهاست اشاره نمود. این نوشتههای هخامنشیان را به دلیل آنکه بر روی سنگ نوشته شدهاند، سنگ نبشته میخوانیم و هر کدام را در سرزمینهایی چون شوش (عیلام)، بیستون (بغستان)، همدان و الوند (در ماد) و وان (در ارمنستان) و سوئز (در مصر) یافتهاند.
نوشتهٔ بغستان از داریوش بزرگ که مانند بیشتر این نوشته به سه خط میخی به سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی کنده کاری شده از بزرگترین این سنگنپشتههای جهان به حساب میآورند. این کوه ایزدی که گران بهاترین سند زبان ملی ما را در بر دارد، در دو هزار و پانصد سال پیش از این به فرمان داریوش، سومین پادشاه هخامنشی نوشتهاست. این سنگنپشته که از پیش آمدهای چهار یا پنج سال نخستین شهریاری داریوش سخن رفته و نامهای هر یک از هماوردان پارسی باستان، سرکشان با تاریخ شکست و کشته شدنشان یاد گردیده، دارای ۵۱۵ سطر پارسی باستان، ۱۴۱ سطر بابلی و ۹۵۰ سطر عیلامی است.